زهرازهرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

ناز بلا

دایی دوماد شد!

سلام جیجر,خوبی؟ پنج شنبه,مصادف با 1 شعبان بله برون دایی حسین جون بود,اول که طبق قرار همه خونه ی بی بی جمع شدیم و رفتیم خونه ی زن دایی اینا,زن دایی کلی خوشکل کرده بود و یه کم بعد سید برا ی دایی و زن دایی صیغه ی محرمیت خوند و دایی اومد پیش زن دایی,البته لازم به ذکر که دایی هول کرده بود و دسته گلی که برای زن دایی خریده بود رو نداد دستش و گذاشت رو میز,(خب حق داره خب ) خلاصه شنبه هم مصادف با 3 شعبان(ولادت امام حسین (ع) )رفتیم محضر که عقد دايم دایی بود و خیلی خوب بود اما تو خرابکاری کردی و منو سوپرایز,بابایی هم مسئول نگهداری از تو شد(خدا خیرش بده,سر عروسی عمو علی جبران می کنم) الانم که یه هفته ای از این ماجرا می گذره و دایی سر گرم نامزد باز...
11 تير 1391

از شیر گرفتن زهرا

سلام شيرين تر از عسلم,خوبی بلا؟احساس می کنم که خیلی خوب نیستی,دلیلشم میدونم,اما من مقصر نیستم,همه ی مامانا دیر یا زود این کارو می کنن,میدونم که سخته,اما بزرگ می شی یادت میره,کلی برات والعصر خوندم که صبر کنی,جدا هم دختر خوبی بودی و صبوری کردی آره مامان جونم,دیروز,یعنی 10 تیر,که تو شدی 1 سال تقریبا 5 ماهه,مصادف با شب ولادت حضرت علی اکبر(ع) از شیر گرفتمت,منو ببخش,ولی عاشقونه دوستت دارم. اما دیروز با دیدن تو کلی درس یاد گرفتم:مثلا اینکه تو این دنیا نباید به چیزی وابسته شد,چون یه روز می آد که همه چیزو باید بذاری و بری,یا اینکه همش یاد مادر حضرت علی اصغر(ع) می افتادم که ......... خلاصه اینکه مامانی جونم,راست گفتن که دنیا محل گذره,پس به جز خ...
11 تير 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناز بلا می باشد